برخی ازکارشناسان پزشکی معتقدند نمازخواندن تنها غذای روح نیست، بلکه جسم انسان را نیز تقویت میکند، و آنها (انسانها) را در مبارزه با مشکلات روزمره، یاری میدهد.
چشمها:
وقتی چشمها در حالت نماز ثابت میماند، جریان فکر هم خودبهخود آرام شده، و درنتیجه تمرکز افزایش مییابد.
ثابت ماندن چشمها، باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند نزدیکبینی میشود و بهلحاظ روانی، این حالت، باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده؛ و بیخوابی و افکار ناآرام را، از انسان، دور میکند.
قیام (ایستادن):
ایستادن در حالت نماز، باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده؛ و قسمت مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را، تقویت میکند؛ و این عمل، باعث میشود، فرد، باکمترین نیرو و انرژی، به انجام صحیح حرکات بعدی نماز، بپردازد. ایستادن در نماز، باعث میشود، قسمت فوقانی بدن، پرورش داده شود؛ و ستون مهرهها را هم، تقویت کرده، و آن را در حالت مستقیم، نگاه میدارد.
رکوع:
از خواص غیرمستقیم رکوع در نماز، تقویت احشا و ماهیچههای شکم، و حفظ سلامتی دستگاه گوارش؛ و بیاشتهایی و سوءهاضمه را از بین میبرد، کارشناسان میگویند: در حالت رکوع، اطراف ستون مهرههای کمر، منبسط میشود؛ که در متعادل و آرام کردن قوّهی سمپاتیک، مؤثر است.
مدّتزمان خواندن ذکر رکوع نیز، باعث تقویت عضلات صورت و گردن و ساق پا و رانها میشود؛ و به این ترتیب، جریان خون را، در قسمتهای مختلف بدن، سرعت میبخشد.
تنظیم متابولیسم بدن، و فراهم نمودن زمینهی از بین رفتن اکثر بیماریها از بدن، و افزایش حالت استواری و استحکام مغز، از خواصّ رکوع در نماز است.
سجده:
سجده نیز، ستون مهرههای بدن را تقویت کرده، و دردهای سیاتیک را، آرام میکند.
سجده، علاوهبر از بین بردن سوءهاضمه، پردهی دیافراگم را، تقویت کرده؛ و به دفع موادّ زائد بدن، بهدلیل فشرده شدن منطقهی شکمی، میکند.
سجده، همچنین، باعث افزایش جریان خون در سر شده؛ که این امر، با تغذیهی غدد، باعث حفظ شادابی و زیبایی و طراوت پوست میشود.
حالت سجده، بهواسطهی باز شدن مهرهها از یکدیگر، باعث کشیده شدن اعصابی که قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل میکند شده، و این اعصاب را دریک حالت تعادلی قرار میدهد؛ که این هم، برای سلامتی انسان، بسیار حائز اهمیّت است.
سجده، باعث آسودگی و آرامش در فرد شده، و عصبانیت را، تسکین میدهد.
نشستن در نماز:
استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و رانها، کمک به نفخ روده، از خواص نشستن در نماز است.
معلوم است که نماز، فلسفهی خود را دارد، که معراج مؤمن، و مایهی قرب به حق است؛ و آن را فقط باید برای خدا خواند؛ و نه به انگیزهی فوائد و آثاری از این دست.
ولی، گاهی، این دسته از نظرات علمی نیز، میتواند انگیزهی بیشتری برای گفتوگو با خدا در دل ما ایجاد کند؛ و از سویی، ما را به این حقیقت برساند که خداوند و دین اسلام همواره بر سلامتی مؤمنان و پیروان خود، تأکید کرده؛ و در موازین دینی، از آن، استفاده کردهاند.